آخرین به‌روزرسانی:
Face Value
ˈfeɪsˈvæljuː
feɪsˈvæljuː
معنی face value | جمله با face value
ارزش اسمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I took his promise at face value.
صورت ظاهر قول او را قبول کردم.
مترادف و متضاد face value
-
noun apparent worth of somethingSynonyms:face par value nominal value stated value maturity value
ارجاع به لغت face value
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «face value» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/face value
لغات نزدیک face value
- - face up
- - face up feed
- - face value
- - face-lift
- - face-saving